روزهای بعد تولد
توی این دوران خواهر عزیزم خیلی کمک حالم بود واقعا ازش ممنونم وقتی بابایی واسه اولین بار دیدت به حدی ذوق زده شده بود که قابل توصیف نیست میگفت تا صبح نتونسته بخوابه از شوق دیدنت حقم داشته طفلکی همون شب همش به من پیام میداد عکسشو بفرست منم کلی از نفسمون براش میفرستادم و اونم همش قربون صدقه دوتامون میرفت اینم یکی از اون عکساس دردت به جونم ...
نویسنده :
سمن جون
1:25